معنی فارسی thrawcrook

B1

ابزاری مثل هویجکی که به‌منظور باز کردن قفل‌ها یا عبور از موانع به کار می‌رود.

A tool or instrument used for bending or breaking things, often in a dishonest way.

example
معنی(example):

دزد به خاطر استفاده از هویجکی برای ورود به خانه‌ها مشهور بود.

مثال:

The thief was known to use a thrawcrook to break into houses.

معنی(example):

او از هویجکی برای عبور از مسیر پیچیده استفاده کرد.

مثال:

He used a thrawcrook to navigate the twisted path.

معنی فارسی کلمه thrawcrook

: معنی thrawcrook به فارسی

ابزاری مثل هویجکی که به‌منظور باز کردن قفل‌ها یا عبور از موانع به کار می‌رود.