معنی فارسی thrivingly
B1به معنای با موفقیت و رو به رشد، در شرایطی که به خوبی پیشرفت میکند.
Describing a manner of existing or operating that is prosperous and successful.
- ADVERB
example
معنی(example):
این کسبوکار سال به سال به شکل موفقی در حال رشد بود.
مثال:
The business was growing thrivingly year after year.
معنی(example):
آنها به طور موفقی زندگی کردند و از هر لحظه زندگی لذت بردند.
مثال:
They lived thrivingly, enjoying every moment of life.
معنی فارسی کلمه thrivingly
:
به معنای با موفقیت و رو به رشد، در شرایطی که به خوبی پیشرفت میکند.