معنی فارسی thrivingness
B2پیشرفت، کارکنندگی مثبت در جامعه یا زمینهای خاص که به رشد و شکوفایی اشاره دارد.
The state or quality of being prosperous, successful, or flourishing.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشرفت جامعه در بازارهای محلی پررنگ مشهود است.
مثال:
The thrivingness of the community is evident in the vibrant local markets.
معنی(example):
پیشرفت او در کسب و کار الهامبخش بسیاری از تازهواردها بوده است.
مثال:
Her thrivingness in business has inspired many newcomers.
معنی فارسی کلمه thrivingness
:
پیشرفت، کارکنندگی مثبت در جامعه یا زمینهای خاص که به رشد و شکوفایی اشاره دارد.