معنی فارسی thronedom
B2ثروندوم به معنای مقام سلطنتی و فرمانروایی بر یک سرزمین یا کشور است.
The state or condition of being a ruler, especially a monarch.
- NOUN
example
معنی(example):
او در صدد بود تا در طول زندگیاش به ثروندوم دست یابد.
مثال:
He aspired to achieve thronedom in his lifetime.
معنی(example):
ثروندوم میتواند نماد یک موقعیت نباشد بلکه مسئولیت بزرگ نیز باشد.
مثال:
Thronedom can signify not just a position but also a great responsibility.
معنی فارسی کلمه thronedom
:
ثروندوم به معنای مقام سلطنتی و فرمانروایی بر یک سرزمین یا کشور است.