معنی فارسی throneless

B1

بدون تاج و تخت، به وضعیتی اشاره دارد که در آن هیچ حکمران یا پادشاهی وجود ندارد.

Without a throne; lacking a ruler or monarch.

example
معنی(example):

در یک جامعه بدون تاج و تخت، هیچ فرمانروای واحدی وجود ندارد.

مثال:

In a throneless society, there is no single ruler.

معنی(example):

پادشاه بدون تاج و تخت نماد یک جمهوری بود.

مثال:

The throneless king was a symbol of a republic.

معنی فارسی کلمه throneless

: معنی throneless به فارسی

بدون تاج و تخت، به وضعیتی اشاره دارد که در آن هیچ حکمران یا پادشاهی وجود ندارد.