معنی فارسی through pass
B1پاس از طریق به معنای پاس دادن توپ به طوری است که بازیکن دیگری بدون مانع آن را دریافت کند.
A pass that goes directly through to another player, allowing for quick movement or action.
- NOUN
example
معنی(example):
ورود بدون توقف به اتومبیلها اجازه میدهد تا حرکت کنند.
مثال:
The through pass allowed cars to travel without stopping.
معنی(example):
در ورزش، پاس عبوری میتواند به یک حمله سریع برای تیم منجر شود.
مثال:
In sports, a through pass can lead to a fast break for the team.
معنی فارسی کلمه through pass
:
پاس از طریق به معنای پاس دادن توپ به طوری است که بازیکن دیگری بدون مانع آن را دریافت کند.