معنی فارسی throw of the dice

B2

تصمیم‌گیری یا اقدام در موقعیت‌هایی که نتایج آن‌ها نامشخص است، مشابه با شانس در بازی های قمار.

An act of taking a chance or making a decision with uncertain outcomes, akin to luck in gambling.

example
معنی(example):

در کسب و کار، گاهی اوقات موفقیت فقط یک بازی تصادفی است.

مثال:

In business, sometimes success is just a throw of the dice.

معنی(example):

او احساس کرد که نقل مکان به یک شهر جدید یک بازی تصادفی است.

مثال:

He felt that moving to a new city was a throw of the dice.

معنی فارسی کلمه throw of the dice

: معنی throw of the dice به فارسی

تصمیم‌گیری یا اقدام در موقعیت‌هایی که نتایج آن‌ها نامشخص است، مشابه با شانس در بازی های قمار.