معنی فارسی thrustpush

B1

شکلی از نیروی شتاب یا فشار پتکی، به ویژه در علم فیزیک و مهندسی.

A push or force produced by thrust, especially in mechanical contexts.

example
معنی(example):

فشار شتاب موتور به هواپیما کمک کرد تا به سرعت پرواز کند.

مثال:

The engine's thrustpush helped the plane become airborne quickly.

معنی(example):

فشار شتاب از راکت تا کیلومترها دورتر احساس شد.

مثال:

The thrustpush from the rocket was felt miles away.

معنی فارسی کلمه thrustpush

: معنی thrustpush به فارسی

شکلی از نیروی شتاب یا فشار پتکی، به ویژه در علم فیزیک و مهندسی.