معنی فارسی thrustors
B2جمع شتابدهندهها، ابزارهایی که نیروی شتاب ایجاد میکنند.
Plural of thrustor; devices used to generate thrust for propulsion.
- NOUN
example
معنی(example):
فضاپیما چندین شتابدهنده داشت برای کنترل بهتر در مدار.
مثال:
The spacecraft had several thrustors for better control in orbit.
معنی(example):
وسایل نقلیه دریایی اغلب از چندین شتابدهنده برای بهبود قابلیت مانور استفاده میکنند.
مثال:
Marine vehicles often utilize multiple thrustors for enhanced maneuverability.
معنی فارسی کلمه thrustors
:
جمع شتابدهندهها، ابزارهایی که نیروی شتاب ایجاد میکنند.