معنی فارسی thumb-index
B1گرفتن یکی از شیوههای گرفتن اشیاء با استفاده از انگشت شست و انگشت اشاره، که در آن انگشت شست و اشاره به شکل هماهنگ یک جسم را نگه میدارند.
The grip formed by using the thumb and index finger to hold or manipulate objects.
- OTHER
example
معنی(example):
او با انگشت شست و اشاره خود به نقشه اشاره کرد.
مثال:
He pointed at the map with his thumb and index finger.
معنی(example):
گرفتن اشیاء کوچک با انگشت شست و اشاره متداول است.
مثال:
The thumb-index grip is common for holding small objects.
معنی فارسی کلمه thumb-index
:
گرفتن یکی از شیوههای گرفتن اشیاء با استفاده از انگشت شست و انگشت اشاره، که در آن انگشت شست و اشاره به شکل هماهنگ یک جسم را نگه میدارند.