معنی فارسی thumb-wheel

B1

چرخ‌شستی که معمولاً به‌منظور آسان‌تر کردن تنظیمات دستگاه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A control wheel that can be turned by the thumb, often used for quick adjustments on devices.

example
معنی(example):

شما می‌توانید صدا را با استفاده از چرخ‌شست در کنار کنترل کنید.

مثال:

You can control the volume using the thumb-wheel on the side.

معنی(example):

بسیاری از دوربین‌ها چرخ‌شست برای تنظیمات سریع دارند.

مثال:

Many cameras feature a thumb-wheel for quick adjustments.

معنی فارسی کلمه thumb-wheel

: معنی thumb-wheel به فارسی

چرخ‌شستی که معمولاً به‌منظور آسان‌تر کردن تنظیمات دستگاه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.