معنی فارسی thurible
B2 /ˈθjʊəɹɪbəl/ابزاری که در مراسم مذهبی برای پخش عطر و بخور استفاده میشود.
A vessel used in religious ceremonies to hold burning incense.
- noun
noun
معنی(noun):
A censer, especially one hanging on a chain.
example
معنی(example):
کشیش در طول مراسم، تبردار را به حرکت درآورد.
مثال:
The priest swung the thurible during the ceremony.
معنی(example):
یک تبردار در مناسک مذهبی برای پخش بخور استفاده میشود.
مثال:
A thurible is used in religious rituals to spread incense.
معنی فارسی کلمه thurible
:
ابزاری که در مراسم مذهبی برای پخش عطر و بخور استفاده میشود.