معنی فارسی thyrogenic
B1مربوط به عوامل یا شرایطی که تولید هورمونهای تیروئیدی را تحت تأثیر قرار میدهند.
Relating to factors or conditions affecting thyroid hormone production.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عوامل تیروژنی میتوانند بر تولید هورمون تأثیر بگذارند.
مثال:
Thyrogenic factors can affect hormone production.
معنی(example):
برخی بیماریها به مسائل تیروژنی مرتبط هستند.
مثال:
Certain diseases are linked to thyrogenic issues.
معنی فارسی کلمه thyrogenic
:
مربوط به عوامل یا شرایطی که تولید هورمونهای تیروئیدی را تحت تأثیر قرار میدهند.