معنی فارسی tichel
B1روسری یا پوشش سر که توسط زنان در بعضی فرهنگها استفاده میشود.
A headscarf worn by women, particularly in some Jewish and Middle Eastern cultures.
- NOUN
example
معنی(example):
او در طول مراسم یک تیچل برای پوشاندن موهایش پوشید.
مثال:
She wore a tichel to cover her hair during the ceremony.
معنی(example):
تیچل یک روسری سنتی است که توسط برخی از زنان پوشیده میشود.
مثال:
The tichel is a traditional headscarf worn by some women.
معنی فارسی کلمه tichel
:
روسری یا پوشش سر که توسط زنان در بعضی فرهنگها استفاده میشود.