معنی فارسی ticer

B1

کسی که دیگران را به عمل خاصی تشویق می‌کند.

A person who encourages or motivates others.

example
معنی(example):

او در جامعه به عنوان یک ترغیب‌کننده شناخته می‌شود.

مثال:

He is known as a ticer in the community.

معنی(example):

به عنوان یک ترغیب‌کننده، او به بسیاری از کسب‌وکارها کمک کرد تا موفق شوند.

مثال:

As a ticer, she helped many businesses succeed.

معنی فارسی کلمه ticer

: معنی ticer به فارسی

کسی که دیگران را به عمل خاصی تشویق می‌کند.