معنی فارسی ticement
B1چیزی که افراد را به انجام کاری ترغیب میکند.
An action or thing that entices or motivates someone.
- NOUN
example
معنی(example):
این اعلان به عنوان یک ترغیب برای درخواستهای جدید عمل کرد.
مثال:
The announcement served as a ticement for new applications.
معنی(example):
ترغیب مالی سرمایهگذاران زیادی را جذب کرد.
مثال:
The financial ticement attracted many investors.
معنی فارسی کلمه ticement
:
چیزی که افراد را به انجام کاری ترغیب میکند.