معنی فارسی ticketmonger
B1شخصی که بلیتها را به صورت عمده میفروشد.
A person who sells tickets, often in bulk or for profit.
- NOUN
example
معنی(example):
تیکتفروش انواع بلیتها را برای فروش داشت.
مثال:
The ticketmonger had a variety of tickets for sale.
معنی(example):
او به عنوان یک تیکتفروش معروف بود که همیشه بهترین معاملهها را داشت.
مثال:
She was known as a ticketmonger who always had the best deals.
معنی فارسی کلمه ticketmonger
:
شخصی که بلیتها را به صورت عمده میفروشد.