معنی فارسی tickie
B1بلیت کوچک، به شکل غیررسمی یا شوخی به کار میرود.
A slang term for a small ticket, often used humorously.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک شوخی به من یک تیکی داد.
مثال:
He handed me a tickie as a joke.
معنی(example):
تیکی گاهی اوقات به یک بلیت کوچک اشاره دارد.
مثال:
A tickie can sometimes refer to a small ticket.
معنی فارسی کلمه tickie
:
بلیت کوچک، به شکل غیررسمی یا شوخی به کار میرود.