معنی فارسی tid-bits

B1

مجموعه‌ای از نکات یا داستان‌های جالب و کوچک.

A collection of small pieces of interesting information.

example
معنی(example):

این کتاب نکات جالب زیادی درباره تاریخ دارد.

مثال:

The book has a lot of tid-bits about history.

معنی(example):

ما در حین مکالمه‌مان نکات مختلفی را به اشتراک گذاشتیم.

مثال:

We shared various tid-bits during our conversation.

معنی فارسی کلمه tid-bits

: معنی tid-bits به فارسی

مجموعه‌ای از نکات یا داستان‌های جالب و کوچک.