معنی فارسی tief

B1

فردی که کسی یا چیزی را به طور غیرقانونی می‌دزدد، معمولاً به عنوان مجرم.

A person who steals; a criminal.

example
معنی(example):

دزد در طول شب دستگیر شد.

مثال:

The thief was caught during the night.

معنی(example):

او اغلب احساس می‌کرد که در خانه خودش یک دزد است.

مثال:

He often felt like a tief in his own home.

معنی فارسی کلمه tief

: معنی tief به فارسی

فردی که کسی یا چیزی را به طور غیرقانونی می‌دزدد، معمولاً به عنوان مجرم.