معنی فارسی tiering

B1

فرآیند تقسیم یا طبقه‌بندی بر اساس سطوح مختلف.

The process of dividing or categorizing into different levels.

example
معنی(example):

طبقه‌بندی سطوح کلاس درس امکان تجارب یادگیری متناسب را فراهم می‌کند.

مثال:

The tiering of classroom levels allows for tailored learning experiences.

معنی(example):

سیستم طبقه‌بندی در بازی چالش و عمق بیشتری به گیم‌پلی می‌افزاید.

مثال:

The tiering system in the game adds challenge and depth to the gameplay.

معنی فارسی کلمه tiering

: معنی tiering به فارسی

فرآیند تقسیم یا طبقه‌بندی بر اساس سطوح مختلف.