معنی فارسی tierras
B1زمینها، مناطق یا ممالک به طور کلی.
Lands or territories in general.
- NOUN
example
معنی(example):
سرزمینهای منطقه دارای مواد معدنی و منابع غنی است.
مثال:
The tierras of the region are rich in minerals and resources.
معنی(example):
کشاورزان سرزمینهای خود را به خاطر خاک حاصلخیز ارزیابی میکنند.
مثال:
Farmers cherish their tierras for the fertile soil.
معنی فارسی کلمه tierras
:
زمینها، مناطق یا ممالک به طور کلی.