معنی فارسی tightlipped
B2کم‌حرف، به طور خاص زمانی که شخصی درباره اطلاعاتی سکوت می‌کند و چیزی نمی‌گوید.
Not willing to share information; silent or secretive.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having the lips pressed together.
معنی(adjective):
Unwilling to divulge information.
example
معنی(example):
او در مورد جزئیات پروژه بدون صحبت باقی ماند.
مثال:
He remained tightlipped about the project details.
معنی(example):
او به خاطر کم‌حرفی در صحبت‌ها شناخته شده است.
مثال:
She is known for being tightlipped during conversations.
معنی فارسی کلمه tightlipped
:
کم‌حرف، به طور خاص زمانی که شخصی درباره اطلاعاتی سکوت می‌کند و چیزی نمی‌گوید.
