معنی فارسی tightlined
B1محکم کردن، به فرایند سفت کردن یک رشته یا خط اشاره دارد تا کارایی بهتری داشته باشد.
To secure or make a line tight for improved functionality.
- VERB
example
معنی(example):
او خط ماهیگیری خود را برای عملکرد بهتر محکم کرد.
مثال:
She tightlined her fishing line for better performance.
معنی(example):
راننده طنابهای چادر را محکم کرد تا در برابر باد دوام بیاورد.
مثال:
The racer tightlined the ropes of the tent to withstand the wind.
معنی فارسی کلمه tightlined
:
محکم کردن، به فرایند سفت کردن یک رشته یا خط اشاره دارد تا کارایی بهتری داشته باشد.