معنی فارسی tightined
B1محکم شدن، به معنای سفت کردن اجزا یا ساختارهایی است که نیاز به ثبات و عدم جابجایی دارند.
The act of making something tight; securing parts to prevent movement.
- VERB
example
معنی(example):
پیچها برای اطمینان از ثبات محکم شده بودند.
مثال:
The screws were tightined to ensure stability.
معنی(example):
پس از اینکه محکم شد، ساختار ثابت ماند.
مثال:
After being tightined, the structure held firm.
معنی فارسی کلمه tightined
:
محکم شدن، به معنای سفت کردن اجزا یا ساختارهایی است که نیاز به ثبات و عدم جابجایی دارند.