معنی فارسی tightly knit
B2بیانگر نزدیکی و روابط قوی بین اعضای یک گروه یا تیم.
Describing a group or team that is closely connected and works well together.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تیم نزدیک به هم به طور مؤثری برای اتمام پروژه کار کرد.
مثال:
The tightly knit team worked efficiently to complete the project.
معنی(example):
دوستی آنها نزدیک به هم است و سالها ادامه داشته است.
مثال:
They have a tightly knit friendship that has lasted for years.
معنی فارسی کلمه tightly knit
:
بیانگر نزدیکی و روابط قوی بین اعضای یک گروه یا تیم.