معنی فارسی tigrayan

B1

تیگرایی، مربوط به منطقه تیگرای اتیوپی و مردم و زبان‌های آن.

Relating to Tigray, a region in northern Ethiopia, and its people or language.

example
معنی(example):

مردم تیگرایی به خاطر میراث فرهنگی غنی خود شناخته شده‌اند.

مثال:

The Tigrayan people are known for their rich cultural heritage.

معنی(example):

تاریخ تیگرایی به شدت با تاریخ اتیوپی در هم تنیده است.

مثال:

Tigrayan history is deeply intertwined with the history of Ethiopia.

معنی فارسی کلمه tigrayan

: معنی tigrayan به فارسی

تیگرایی، مربوط به منطقه تیگرای اتیوپی و مردم و زبان‌های آن.