معنی فارسی tigress
B1تیگرس، ماده تیغری که معمولاً مسئول مراقبت از تولههایش است.
A female tiger, known for her role in raising and protecting her young.
- noun
noun
معنی(noun):
A female tiger; a she-tiger.
example
معنی(example):
تیگرس تا زمانی که جوجهتیغیها به اندازه کافی برای شکار بزرگ شوند، از آنها مراقبت میکند.
مثال:
The tigress cares for her cubs until they are old enough to hunt.
معنی(example):
در حیات وحش، تیگرس میتواند مدافع سرسختی برای قلمرو خود باشد.
مثال:
In the wild, a tigress can be a fierce protector of her territory.
معنی فارسی کلمه tigress
:
تیگرس، ماده تیغری که معمولاً مسئول مراقبت از تولههایش است.