معنی فارسی tik
B1تیک، ظرفی سنتی که معمولاً از چوب ساخته شده است و برای ذخیره و حمل مایعات استفاده می‌شود.
A traditional wooden container used for carrying liquids, often seen in rural settings.
- noun
noun
معنی(noun):
Crystal meth or speed.
مثال:
"Over a third of all people seeking rehabilitation in the second half of 2005 reported that their primary problem was tik". Weekend Argus 13/14 May 2006 p.12.
example
معنی(example):
تیک، ظرف چوبی کوچکی است که برای حمل آب استفاده می‌شود.
مثال:
A tik is a small wooden vessel used for carrying water.
معنی(example):
در روستاهای سنتی، مردم غالباً از تیک برای کارهای روزمره استفاده می‌کنند.
مثال:
In traditional villages, people often use tik for daily chores.
معنی فارسی کلمه tik
:
تیک، ظرفی سنتی که معمولاً از چوب ساخته شده است و برای ذخیره و حمل مایعات استفاده می‌شود.
