معنی فارسی time-lag
B2تأخیر زمانی به فاصله یا تأخیری ناشی از پردازش یا پاسخ به یک سیگنال یا رویداد اشاره دارد.
The interval between the occurrence of an event and the associated response or effect.
- NOUN
example
معنی(example):
بین لحظهای که ما پیامی ارسال میکنیم و زمانی که دریافت میشود، تأخیر زمانی وجود دارد.
مثال:
There's a time-lag between the moment we send a message and when it's received.
معنی(example):
تأخیر زمانی در تجزیه و تحلیل دادهها باعث تاخیر در گزارش شد.
مثال:
The time-lag in the data analysis caused delays in the report.
معنی فارسی کلمه time-lag
:
تأخیر زمانی به فاصله یا تأخیری ناشی از پردازش یا پاسخ به یک سیگنال یا رویداد اشاره دارد.