معنی فارسی time-limit
B1محدودیت زمانی به حداکثر زمانی که برای انجام یک کار یا فعالیت مشخص اختصاص داده میشود، اطلاق میشود.
A fixed period of time within which something must be done.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A time by which something must finish
معنی(noun):
A duration beyond which something may not exceed
verb
معنی(verb):
To set a time limit on.
example
معنی(example):
شما برای تکمیل آزمون یک محدودیت زمانی یک ساعته دارید.
مثال:
You have a time-limit of one hour to complete the test.
معنی(example):
تعیین یک محدودیت زمانی میتواند به متمرکز نگهداشتن جلسات کمک کند.
مثال:
Setting a time-limit can help keep meetings focused.
معنی فارسی کلمه time-limit
:
محدودیت زمانی به حداکثر زمانی که برای انجام یک کار یا فعالیت مشخص اختصاص داده میشود، اطلاق میشود.