معنی فارسی time-piece
B1به دستگاهی اطلاق میشود که زمان را اندازهگیری میکند و نشان میدهد.
An instrument for measuring time, particularly a clock or watch.
- NOUN
example
معنی(example):
این ساعت نه تنها کاربردی بلکه تزئینی است.
مثال:
This time-piece is both functional and decorative.
معنی(example):
یک ساعت میتواند به هر دستگاهی اشاره کند که زمان را نشان میدهد.
مثال:
A time-piece can refer to any device that tells time.
معنی فارسی کلمه time-piece
:
به دستگاهی اطلاق میشود که زمان را اندازهگیری میکند و نشان میدهد.