معنی فارسی timefulness
B2زمانمندی، مفهوم توجه به زمان و استفاده آگاهانه از آن در فعالیتها.
A noun that describes the quality of being aware of and intentional with one’s time.
- NOUN
example
معنی(example):
مفهوم زمانمندی آغازگر هوشیاری در فعالیتهای روزمره است.
مثال:
The concept of timefulness encourages mindfulness in daily activities.
معنی(example):
تمرین زمانمندی میتواند به زندگی متعادلتری منجر شود.
مثال:
Practicing timefulness can lead to a more balanced life.
معنی فارسی کلمه timefulness
:
زمانمندی، مفهوم توجه به زمان و استفاده آگاهانه از آن در فعالیتها.