معنی فارسی timepoints

B1

نقاط زمانی، زمان‌ها یا لحظاتی مشخص از یک رویداد یا فرایند که اهمیت ویژه‌ای در آن دارد.

Specific moments in time that are significant and marked for analysis or discussion.

noun
معنی(noun):

A point in time; a specified instant.

example
معنی(example):

در تحقیق او، چندین نقطه زمانی کلیدی در جدول زمانی پروژه شناسایی شد.

مثال:

In her research, she identified several key timepoints in the project's timeline.

معنی(example):

نقاط زمانی رویدادهای تاریخی به ما کمک می‌کند تأثیر آنها را درک کنیم.

مثال:

The timepoints of historical events help us understand their impact.

معنی فارسی کلمه timepoints

: معنی timepoints به فارسی

نقاط زمانی، زمان‌ها یا لحظاتی مشخص از یک رویداد یا فرایند که اهمیت ویژه‌ای در آن دارد.