معنی فارسی timerity

B1

زمان‌سنجی به مدیریت زمان و برنامه‌ریزی موثر در انجام وظایف و پروژه‌ها اشاره دارد.

The quality of effective time management and scheduling tasks.

example
معنی(example):

زمان‌سنجی پروژه به ما کمک کرد تا در مسیر بمانیم.

مثال:

The timerity of the project allowed us to stay on track.

معنی(example):

حفظ زمان‌سنجی برای رعایت ضرب‌الاجل‌ها بسیار مهم است.

مثال:

Maintaining timerity is crucial for meeting deadlines.

معنی فارسی کلمه timerity

: معنی timerity به فارسی

زمان‌سنجی به مدیریت زمان و برنامه‌ریزی موثر در انجام وظایف و پروژه‌ها اشاره دارد.