معنی فارسی timesaver
B1صرفهجو در زمان، به چیزی اطلاق میشود که باعث میشود زمان کمتری برای انجام کار خاصی صرف شود.
An object or method that saves time.
- NOUN
example
معنی(example):
این برنامه واقعاً یک صرفهجوی زمانی برای برنامهریزی وظایف است.
مثال:
This application is a real timesaver for scheduling tasks.
معنی(example):
استفاده از الگوها میتواند صرفهجوئی بزرگی در زمان برای ارائهها باشد.
مثال:
Using templates can be a great timesaver for presentations.
معنی فارسی کلمه timesaver
:
صرفهجو در زمان، به چیزی اطلاق میشود که باعث میشود زمان کمتری برای انجام کار خاصی صرف شود.