معنی فارسی timesuck
B1مفهوم اشغال زمان به صورتی که باعث از دست دادن وقت و بهرهوری شود.
Something that consumes a lot of time without yielding significant benefit.
- noun
noun
معنی(noun):
Any time-consuming activity.
example
معنی(example):
چرخیدن در شبکههای اجتماعی میتواند وقتگیر باشد.
مثال:
Scrolling through social media can be a real timesuck.
معنی(example):
بازیهای ویدیویی اگر مراقب نباشید میتوانند وقت شما را بگیرند.
مثال:
Video games can often turn into a timesuck if you're not careful.
معنی فارسی کلمه timesuck
:
مفهوم اشغال زمان به صورتی که باعث از دست دادن وقت و بهرهوری شود.