معنی فارسی tingent

B1

چیزی که به یک موضوع یا مسئله خاص وابسته است.

Related or connected to a particular issue or subject.

example
معنی(example):

مسئله مرتبط جلسه را پیچیده‌تر کرد.

مثال:

The tingent issue made the meeting more complicated.

معنی(example):

ما عوامل مرتبط با نتیجه را مورد بحث قرار دادیم.

مثال:

We discussed the tingent factors affecting the outcome.

معنی فارسی کلمه tingent

: معنی tingent به فارسی

چیزی که به یک موضوع یا مسئله خاص وابسته است.