معنی فارسی tiniest
A2کوچکترین، صفتی است که به کمترین اندازه یا مقیاس اشاره دارد.
The superlative form of tiny; representing the smallest size possible.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Very small.
example
معنی(example):
کوچکترین حشره گاهی میتواند جذابترین باشد.
مثال:
The tiniest insect can sometimes be the most fascinating.
معنی(example):
او کوچکترین گوشوارههایی را که تا به حال دیدهام، به گوش داشت.
مثال:
She wore the tiniest earrings I have ever seen.
معنی فارسی کلمه tiniest
:
کوچکترین، صفتی است که به کمترین اندازه یا مقیاس اشاره دارد.