معنی فارسی tintamarre
B1سر و صدا و شلوغی که ناشی از جشنها و دورهمیها است.
A noisy disturbance often related to celebrations or gatherings.
- NOUN
example
معنی(example):
سر و صدای جشنواره در طول جشن فراموش نشدنی بود.
مثال:
The tintamarre during the festival was unforgettable.
معنی(example):
ما از کیلومترها دورتر صدای شلوغی را میشنیدیم.
مثال:
We could hear the tintamarre from miles away.
معنی فارسی کلمه tintamarre
:
سر و صدا و شلوغی که ناشی از جشنها و دورهمیها است.