معنی فارسی tmj
B1مخفف 'اختلال مفصل گیجگاهی فکی' که به مشکلات مربوط به مفصل فک اشاره دارد.
Temporomandibular Joint, referring to the joint that connects the jaw to the skull and disorders of that joint.
- NOUN
example
معنی(example):
TMJ به مفصل متصلکننده فک به جمجمه اشاره دارد.
مثال:
TMJ refers to the joint connecting the jaw to the skull.
معنی(example):
افرادی که اختلالات TMJ دارند معمولاً درد فک را تجربه میکنند.
مثال:
People with TMJ disorders often experience jaw pain.
معنی فارسی کلمه tmj
:
مخفف 'اختلال مفصل گیجگاهی فکی' که به مشکلات مربوط به مفصل فک اشاره دارد.