معنی فارسی tmt

B1

tmt کوتاه‌شده‌ی 'تحت مدیریت' است و به معنای مستقیماً بعد از است.

An informal abbreviation meaning 'time management technique'.

example
معنی(example):

من بعد از جلسه به تو زنگ می‌زنم tmt.

مثال:

I will call you tmt after the meeting.

معنی(example):

ما در مورد آن tmt صحبت خواهیم کرد.

مثال:

We will talk about it tmt.

معنی فارسی کلمه tmt

: معنی tmt به فارسی

tmt کوتاه‌شده‌ی 'تحت مدیریت' است و به معنای مستقیماً بعد از است.