معنی فارسی to be expected
B1چیزی که قابل پیشبینی باشد یا انتظار آن میرود.
Something that can be anticipated or predicted.
- IDIOM
example
معنی(example):
باران فردا پیشبینی میشود.
مثال:
Rain is to be expected tomorrow.
معنی(example):
در تابستان دماهای بالا پیشبینی میشود.
مثال:
High temperatures are to be expected in the summer.
معنی فارسی کلمه to be expected
:
چیزی که قابل پیشبینی باشد یا انتظار آن میرود.