معنی فارسی to beat all —s

C1

بهترین یا برترین، در شرایطی که موضوعی از همه بهتر باشد.

The best or most extreme in a comparison.

example
معنی(example):

اجرا او در کنسرت برای همه چیز بی‌نظیر بود.

مثال:

His performance at the concert was to beat all.

معنی(example):

این غذا در مقایسه با سایرین بی‌نظیر است.

مثال:

This dish is to beat all compared to the others.

معنی فارسی کلمه to beat all —s

: معنی to beat all —s به فارسی

بهترین یا برترین، در شرایطی که موضوعی از همه بهتر باشد.