معنی فارسی to the wind

B1

به معنای رها کردن یا فراموش کردن چیزی، معمولاً نگرانی‌ها یا بارهای عاطفی است.

To disregard or ignore something, typically a concern or burden.

example
معنی(example):

او نامه را به باد انداخت.

مثال:

She threw the letter to the wind.

معنی(example):

او تصمیم گرفت که نگرانی‌هایش را به باد بسپارد.

مثال:

He decided to let his worries go to the wind.

معنی فارسی کلمه to the wind

: معنی to the wind به فارسی

به معنای رها کردن یا فراموش کردن چیزی، معمولاً نگرانی‌ها یا بارهای عاطفی است.