معنی فارسی toned
B1 /toʊnd/مقصود از مقوی‌شده، به بدنی اشاره دارد که عضلات آن از طریق ورزش یا فعالیت بدنی تقویت شده است.
Describing a body that has well-defined muscles, often as a result of regular exercise.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To give a particular tone to
معنی(verb):
To change the colour of
معنی(verb):
To make (something) firmer
معنی(verb):
To harmonize, especially in colour
معنی(verb):
To utter with an affected tone.
adjective
معنی(adjective):
Having a (specified kind of) tone.
مثال:
high-toned
معنی(adjective):
Having defined or firm muscles; fit
example
معنی(example):
او به دلیل تمرین منظم بدنی مقوی دارد.
مثال:
She has a toned body from working out regularly.
معنی(example):
بازوهای او به دلیل بلند کردن وزنه‌ها مقوی شده بود.
مثال:
His arms were toned from lifting weights.
معنی فارسی کلمه toned
:
مقصود از مقوی‌شده، به بدنی اشاره دارد که عضلات آن از طریق ورزش یا فعالیت بدنی تقویت شده است.
