معنی فارسی toolkit
B1مجموعهای از ابزارها یا نرمافزارهای مفید که برای انجام کار خاصی استفاده میشوند.
A set of tools, often for a specific purpose or profession.
- noun
noun
معنی(noun):
An assembly of tools.
معنی(noun):
A set of basic components for developing software.
example
معنی(example):
هر برنامهنویس به یک کیت ابزار نرمافزاری برای کار مؤثر نیاز دارد.
مثال:
Each programmer needs a toolkit of software to work effectively.
معنی(example):
کیت ابزار من شامل برنامههای مختلفی برای طراحی است.
مثال:
My toolkit includes various applications for design.
معنی فارسی کلمه toolkit
:
مجموعهای از ابزارها یا نرمافزارهای مفید که برای انجام کار خاصی استفاده میشوند.