معنی فارسی toolmaker

B2

فردی که وظیفه طراحی و ساخت ابزارها را دارد.

A person who makes tools.

noun
معنی(noun):

A skilled machinist who makes and repairs tools.

example
معنی(example):

یک سازنده ابزار طراحی و ابزارهایی برای صنایع مختلف می‌سازد.

مثال:

A toolmaker designs and creates tools for various industries.

معنی(example):

سازنده ابزار به ما نشان داد که ابزارها چگونه ساخته می‌شوند.

مثال:

The toolmaker showed us how tools are made.

معنی فارسی کلمه toolmaker

: معنی toolmaker به فارسی

فردی که وظیفه طراحی و ساخت ابزارها را دارد.