معنی فارسی top-dog
B2بهترین یا با نفوذترین فرد در یک گروه یا سازمان.
The most successful or powerful person in a particular group or organization.
- NOUN
example
معنی(example):
او در نهایت به بهترین فرد در شرکت تبدیل شد.
مثال:
He finally became the top dog in the company.
معنی(example):
در سیاست، بهترین فرد معمولاً تصمیمات نهایی را اتخاذ میکند.
مثال:
In politics, the top dog often makes the final decisions.
معنی فارسی کلمه top-dog
:
بهترین یا با نفوذترین فرد در یک گروه یا سازمان.