معنی فارسی top-edge
B2لبه بالایی، لبه بالایی یک شیء که غالباً برای اطلاعات فنی یا طراحی مهم است.
The uppermost edge of an object, often significant in discussions of design or functionality.
- NOUN
example
معنی(example):
لبه بالای دستگاه جایی است که دکمه پاور قرار دارد.
مثال:
The top-edge of the device is where the power button is located.
معنی(example):
او خط و خشی بر روی لبه بالای صفحه گوشیاش متوجه شد.
مثال:
He noticed a scratch on the top-edge of his phone screen.
معنی فارسی کلمه top-edge
:
لبه بالایی، لبه بالایی یک شیء که غالباً برای اطلاعات فنی یا طراحی مهم است.